مارکتینگ داده محور٬ راه حل بهینه و پایدار برای کنترل هزینه ها و انتخاب بهترین استراتژی ها

بازخوردهای اجتماعی درباره یک برند در پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، توییتر و یوتیوب منابع ارزشمندی از داده‌ها هستن که می تونن در استراتژی‌های بازاریابی و مارکتینگ داده محور به کسب و کارها کمک کنه. در ادامه چندین کاربرد این مدل اطلاعات رو بررسی می کنیم. تجزیه و تحلیل احساسات: ابزارهای بازاریابی داده محور می تونن بازخوردهای اجتماعی را تجزیه و تحلیل کنن تا احساسات مرتبط با یک برند شناسایی بشن. بازخوردهای مثبت می‌تونن به معنای یک شهرت قوی برند باشن، در حالی که بازخوردهای منفی ممکنه نقاطی رو نشون بده که نیاز به بهبود دارن. با نظارت بر احساسات، برندها می‌تونن فعالیت های بازاریابی رو برای حل مسائل خاصی هدف مند کنن که ممکنه هزینه مدیریت شیر آو ویس Share of voice را کاهش دهن. برند شما همون چیزیه که مردم در مورد اون می گن بینش‌های مشتری: بازخوردهای اجتماعی می‌تونن به برندها بینش‌های ارزشمندی در مورد ترجیحات، نظرات و رفتارهای مشتریان بدن. با تجزیه و تحلیل این بازخوردها، برندها می‌تونن مخاطبان خودشون رو بهتر درک کنن و در نتیجه کمپین‌های مارکتینگ با هدف خاصتری طراحی بشه و از لحاظ هزینه‌ای کارآمدتر باشن و مطابق با نظرات مردم و فیدبک ها تنظیم بشه. پیگیری کمپین: برندها می‌تونن عملکرد کمپین‌های بازاریابی خودشون رو با پیگیری بازخوردهای اجتماعی نظارت کنن و مقایسه کنن. با این ابزار امکان تنظیم داده‌مند برای بهبود کارآیی کمپین و کاهش هزینه‌های بی‌مورد را فراهم می شه.. بازاریابی اینفلوئنسری: برندها می‌تونن اینفلوئنسر و میکرواینفلوئنسر هایی که به طور مکرر محصولات یا خدمات مربوط به برند شما رو در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی معرفی می کنن و یا حرفی از برند شما می زنن رو شناسایی کنن. بازاریابی مبتنی بر داده می‌تونه به ارزیابی کارآیی همکاری‌های تأثیرگذار در زمینه های مختلف و مراحل گوناگون کمک کنه. این به برندها امکان می‌ده تصمیمات در مورد بودجه بازاریابی اینفلوئنسری خود رو با دانش اندازه‌گیری کنند و بهترین افراد را برای این همکاری انتخاب کنن. تحلیل رقبا: نظارت بر بازخوردهای اجتماعی رقبا می‌تواند به تحلیل رقبا در زمینه روندهای بازار، ترجیحات مشتریان و استراتژی‌های رقابتی کمک کنه. بازاریابی مبتنی بر داده به برندها امکان می‌ده که فرصت‌هایی را برای تمایز خود شناسایی کنن و منابع را به مناطقی تخصیص دهند که رقبا ممکن است ضعیف باشن و این می‌تواند هزینه‌های مرتبط با رقابت شدید را کاهش دهد. استراتژی محتوا: با تجزیه و تحلیل انواع محتوایی که بیشترین بازخورد و درخشش اجتماعی را ایجاد می‌کنن، برندها می‌تونن استراتژی محتوای خود را بهبود بخشن. این اطمینان می‌ده که تلاش‌های ایجاد محتوا بر تولید محتوایی تمرکز دارن که با مخاطبان هماهنگی دارد و منجر به بازگشت سرمایه بهتر و کاهش هزینه تولید محتوا می‌شه. مدیریت بحران: در مواجهه با بحران‌های PR یا بازخوردهای اجتماعی منفی، بازاریابی مبتنی بر داده می‌تونه به برندها کمک کنه تا به صورت استراتژیک واکنش نشان بدن.تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌تونه تلاش‌های مدیریت بحران را هدایت کرده و امکان کاهش تأثیر مالی بحران و جلوگیری از آسیب دیگر به شهرت را فراهم کنه. تخصیص منابع: داده‌های مرتبط با بازخوردهای اجتماعی می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با تخصیص منابع مفید باشن. برندها می‌تونن بودجه بازاریابی خود را به صورت کارآمدتری تخصیص دهند با تمرکز بر کانال‌ها و استراتژی‌هایی که بیشترین ترند اجتماعی و مشارکت مشتری را ایجاد می‌کنن و این امکان را به وجود می‌آورد که هزینه‌ها بهینه‌سازی شود. محتوای تولیدی کاربران (UGC): برندها می‌تونن محتوای تولیدی کاربران مثل نقدها و توصیه‌های مشتریان به اشکال کانال‌های رسانه‌های اجتماعی شناسایی و بهره‌برداری کنن. این نوع محتوا می‌تونه با کمترین هزینه و با تأثیر بالا در ایجاد اعتماد و ترتیب تبدیلی مؤثر باشد. اندازه‌گیری بازگشت سرمایه (ROI): ابزارهای بازاریابی مبتنی بر داده می‌تونن بازگشت سرمایه از تلاش‌های بازاریابی رسانه‌های اجتماعی را با همبستگی با داده‌های فروش ردیابی کنن. این به برندها امکان می‌ده تأثیر واقعی بازاریابی رسانه‌های اجتماعی بر درآمد را تعیین کنن و در تصدیق هزینه‌های بازاریابی کمک کنه. در نتیجه، بازخوردهای اجتماعی در پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، توییتر و یوتیوب منابع غنی از داده‌ها هستند که می‌تونن در استراتژی‌های بازار یابی مبتنی بر داده استفاده بشن. بهره‌برداری از این داده‌ها می‌تونه منجر به تلاش‌های بازاریابی مؤثرتر و کارآمدتر بشه، به برندها کمک کنه تا بودجه‌های خود را بهینه‌سازی کنن و هزینه‌ها را کنترل کرده و در عین حال نتایج بهتری را عرضه کنه..